جدول جو
جدول جو

معنی شکن در شکن - جستجوی لغت در جدول جو

شکن در شکن
پیچ در پیچ، پر پیچ و تاب
تصویری از شکن در شکن
تصویر شکن در شکن
فرهنگ فارسی عمید
شکن در شکن
(شِ کَ دَ شِ کَ)
نغمه در نغمه. با نغمه ها و آهنگهای گوناگون:
یکی چامه گوی و دگر چنگ زن
سوم پای کوبد شکن در شکن.
فردوسی.
، شکنج در شکنج. چین در چین. پرچین. پر پیچ و خم:
بر او راه ماران شکن در شکن.
اسدی.
فروهشته گیسو شکن در شکن
یکی پایکوب و یکی دستزن.
نظامی.
بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنش
کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست.
حافظ.
زلف تو پیچ پیچ و شکن در شکن خوش است
زیرا بنفشه هرچه بود دسته دسته به.
ادیب السلطنۀ سمیعی
لغت نامه دهخدا
شکن در شکن
پیچ در پیچ
تصویری از شکن در شکن
تصویر شکن در شکن
فرهنگ لغت هوشیار
شکن در شکن
((ش کَ. دَ. ش کَ))
پیچ در پیچ
تصویری از شکن در شکن
تصویر شکن در شکن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پرچین، پرچین وشکن، پرخم، پرشکن، پیچیده
فرهنگ واژه مترادف متضاد